House No 6

House No 6, critically looks at the bygone urban area as well as contemporary disoriented human; which in turns, caused a new space to be created.

City is a bed where homes lie on. Home calms the heart and soul, a place where life flows. City is composed of numerous layers; and although these are the most important areas where the human interaction occurs and social behavior emerges, privacy and security are established as well.

In the city of Tehran, man’s privacy has sustained severe damages due to destruction of urban outer layers, as well as loss of inner ones. Buildings are immediately adjacent to the streets, and urban open-air spaces are disappearing. Human’s presence in the city is in jeopardy and group activities are gradually fading.

Generally speaking, we had “sub-neighborhoods” in the past, where neighbors interacted with one another and the social interaction occurred. This “sub-neighborhood” was located in between the city and home, acting as a connecting bridge. For instance, natives of the past along with their fellow citizens, living in a human condition and an environment compatible with nature, could easily go through such urban layers to get connected to the city.But once lifestyles changed, and home turned into a machine of life, all the afore-mentioned layers in between the city and home disappeared as well. Although we might not be able to revive the “sub-neighborhoods” of the past, through our project, we decided to get creative and design a space with the same use, yet appropriate for today’s living condition. That is how an area came into existence: An area between earth and the sky from one side, amid home and the city from another.

 This common area is a recess where every single resident can easily have access to. A place for a dialogue, socialization, an occasional spree, or simply a getaway from life. By creating this, we refreshed the memories of the lost sub-neighborhoods, and by donating this to the city and neighbors, we took a further step toward a beauteous life.

House No 6, has a unique perspective toward the essence of life, and renders a new living standard as well as modern man’s correlation with the city. Through this project, we managed to present a new typology for typical construction paradigms in the country. In this building, home and work space are placed together to solve some of the difficulties of today’s life.In fact, we altered massing and consequently, brought dead spaces back to life, vivified the third façade, and tied this inner space to the city.

As Milan Kundera states: “You don’t need to look for someone special to fall in love with, but to love someone in a special way.”

We categorically believe that in architecture, a structure doesn’t need to be prodigious. It has to be appropriately built.

 

 

 

 

خانه شماره شش

خانه شماره شش نگاه انتقادی به فضاهای از دست رفته شهری و انسان سرگشته معاصر دارد که سبب خلق فضایی تازه می شود.

شهر بستری است که خانه در آن جای می‌گیرد،خانه مکانی است که روح و جان آدمی را تسکین می‌بخشد و زندگی در آن جاری می‌گردد.شهر شامل لایه های متعددی است و این لایه ها در عین حالیکه مهمترین مکان بروز تعاملات اجتماعی و ظهور رفتارهای جمعی است،حریم و امنیت نیز ایجاد می‌کنند.

در شهر تهران،حریم انسانی به دلیل از میان رفتن لایه های شهری در بیرون و از دست دادن سلسله مراتب فضایی در درون دچار آسیب های جدی شده است.خانه ها بدون واسطه به خیابان متصل می‌شوند و فضاهای باز شهری ناپدید می‌شوند.حضور انسانها در شهر به مخاطره می افتد و کم کم فعالیت های جمعی کمرنگ می‌گردند.

به طور کلی وقتی زمینه را بررسی می کنیم می بینیم در گذشته ما « محله » را داریم، که محل بروز و ظهور تعاملات اجتماعی است، مکانی که همسایه ها با هم معاشرت می کنند.این محله در واقع موقعیتش میان شهر و خانه قرار گرفته و رابطه میان شهر و خانه را برقرار می کند به عنوان مثال یک شهروند صد سال پیش به چه ترتیبی خود را به شهر متصل میکرده و با سلسله مراتب فضایی این اتفاق می افتاده .در یک شرایط انسانی و در محیطی سازگار با طبیعت در کنار همنوعان خودش زندگی میکرده اما وقتی شکل زندگی تغییر میکند و خانه به ماشین زندگی تبدیل می شود ، این فضاهای میان شهر و خانه هم از بین می رود.در این پروژه فکر کردیم که اگر نمی شود محله را دوباره احیا کرد میتوان دست به ابداع زد و فضای تازه ای را خلق کرد که آن کاربرد را داشته باشد و علاوه بر آن با شرایط امروز هم سازگار باشد.بدین ترتیب فضایی معلق میان زمین و آسمان از یک سو و بینابین شهر و خانه از سویی دیگر متولد شد.

ایجاد فضای بینابینی در میان شهر و خانه، زنگ تفریحی است که هر کدام از ساکنین به راحتی از فضای مشاع به این فضاهای طبقاتی دست پیدا می‌کنند اینجا فضای زنگ تفریح است،فضای گفتگو و معاشرت با همسایگان و گهگاهی هم سرخوشی های بی دلیل،ما با خلق این فضا خاطره محله های از دست رفته را زنده کردیم تا با هدیه دادن این فضا به شهر و همسایگان این بنا گامی برداشته باشیم برای زندگی زیباتر.

خانه شماره شش نگاه متفاوتی به مفهوم زندگی و ایده جدیدی برای الگوی اسکان و رابطه انسان امروزی با شهر دارد. ما در این پروژه تیپولوژی جدیدی برای متداول ترین گونه ساخت و ساز در کشور ارائه کردیم،در اینجا فضای خانه و کار در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا گره از بخشی از دشواری های زندگی امروز باز کنند در واقع با تغییر روش توده گذاری سعی کردیم جریان زندگی را به فضاهای مرده در ساختمان بیاوریم، نمای سوم را از حالت منفعل خود خارج کرده و با فضای بینابینی و شهر پیوند بدهیم.

میلان کوندرا میگه برای عاشق شدن لازم نیست دنبال یک آدم خاص بگردید بلکه فقط کافیست یک آدم معمولی را به صورت خاص دوست داشته باشید.

ما هم معتقدیم برای معماری کردن لازم نیست یک بنای خاص بسازیم فقط کافیه که یک بنای معمولی را خاص بسازیم .

Related Works